شرح: بعد از حمام آب گرم با خواهر ناتنی ام، او را مسخره کردم، سپس مجبور شدم پدر ناتنی پر جنب و جوشمان را قفل کنم. تنها ماندم، مسئولیت را بر عهده گرفتم، لباس هایش را درآوردم، او را مزه کردم و به سختی سوارش شدم. ناله های او اتاق را پر کرد، همانطور که او را با میل ضربان من پر کردم.